مشکلات انبوه سازان
در بخش مسکن جهت انجام امور ساخت و ساز مشکلاتی ایجاد شده است از جمله این که زمین کافی برای انجام این امور در دسترس نمی باشد. باید به فکر راه حلی برای برطرف کردن این موضوع باشیم. از آن جایی که در کشور ما زمین مانند یک کالای سرمایه ای محسوب می شود، به همین دلیل برای مالکان ان از ارزش و اهمیت بالایی برخوردار است.
بنابراین باید طرح هایی را پیاده سازی کرد که قیمت زمین پایین بیاید و یا از ارزش سرمایه ای آن کاسته شود، ولی این راه حل درستی نمی باشد و اجرایی نمی شود. دولت باید به وعده هایی که در زمینه مسکن داده است عمل کند تا مشکلات برطرف شوند.
در غیر این صورت موجب افزایش توقعات در بین مردم و ایجاد بی نظمی می شود. از مشکلات اصلی انبوه سازان انتظاراتی است که بیش از توان مسوولان دولتی می باشد و باعث غیر قابل کنترل شدن امور می شود و شرایط اقتصادی کشور را به هم می ریزد، از طرفی موجب کم شدن حمایت های دولت و رکود طولانی مدت در بازار مسکن شده است.
سرمایه به راحتی در صنعت ساخت و ساز گردش پیدا نمی کند. در صنعت مسکن هیچ گونه تعادلی در زمینه عرضه و تقضا وجود ندارد. در سال های قبل فشار زیادی بر روی تولید کنندگان در عرصه های مختلف وجود داشت و بسیار متضرر شدند. به همین دلیل دیگر تمایلی برای ورود به بازار از خود نشان نمی دهند، این موضوع موجب شده است که در همه بخش های تولیدی حتی در صنعت مسکن برای اینکه بتوانند مجددا سرمایه گذاری کنند نیاز باشد اعتماد و اطمینان کافی را در این زمینه کسب کنند.
مشکل ساخت و ساز:
بازار به افقی روشن نیازمند است، تقریبا دو سال پیش با توجه به مسایل سیاسی و دیپلماسی خارجی که رخ داد مردم منتظر بودند که نتیجه مذاکرات نتیجه بخش باشد و بتواند بر روی اقتصاد داخلی تاثیرات مثبتی بگذارد. همین امر موجب شد که انبوه سازان تا زمانی که تکلیف بازار مشخص نشده است در قسمت های مختلف ساخت و ساز و ساختمان سازی دست نگه دارند و در نتیجه صنعت ساخت و ساز ثابت ماند، تاثیرات منفی بر این بخش گذاشته شد، با رکود سنگینی همراه شد و نیاز ساخت و ساز را با مشکلاتی مواجه نمود.
در سال های قبل به دلیل وجود چندین طرحی که اجرایی شدند توانستند مسکن را در حدی عرضه کنند و سطح تقاضا و نیاز افراد را برآورده سازد، اما در عمل هنوز آن طور که باید و شاید مشکلات نیاز مردم به خانه برطرف نشده و افراد در کنار تمام دغدغه های اقتصادی که دارند باید با مشکل مسکن هم دست و پنجه نرم نمایندف چون ساخت و ساز هنوز با توجه به نیاز سالانه مردم تولید نمی شود.
گرانی ملک:
یکی از مهمترین عوامل اثر گذار بر روی کم شدن ساخت و ساز گرانی زمین می باشد. صنعت مسکن جهت انجام امور ساخت و ساز دارای مشکلات متعددی می باشد. در ابتدا باید در نظر گرفت که زمین در کشور ما یک کالای سرمایه ای محسوب می شود که برای مالکانش بسیار با ارزش است. بنابراین باید به دنبال طرح هایی رفت که موجب کاهش قیمت زمین می شود و یا از ارزش آن کم کند. این مسئله با رجوع به تجارب گذشته چندان عملی و اجرایی نخواهد شد.
وعده های دولت باید اجرا شود وگرنه نه تنها مشکلات بازار مسکن به هیچ عنوان حل نخواهد شد بلکه بین قشر های مختلف مردم توقعات افزایش می یابد، نظم بازار به هم ریخته و همه فشار ها بر روی دوش مسوولان دولتی وارد می شود.
با توجه به تجربه ای که از زمین های مسکن مهر به وجود آمد متوجه شدیم که نمی توان روی زمین های دلتی زیاد حساب باز کرد، اولا اینکه دولت دیگر زمینی ندارد که بخواهد به انبوه سازان بدهد و اگر هم باشد این زمین ها برای مردم جذبیت زیادی جهت ساخت ندارند و ظرفیت زیر ساختی مناسبی ندارند.
با گذشت 10 سال از تجربه زمین های مسکن مهر، مردم دیگر تمایلی به استفاده از این زمین ها ندارند و واحد های که باقی مانده اند با سرعت بسیار کمی در حال ساخت هستند. زمینهای دولتی فاصله زیادی از مناطق شهری دارند و انبوه سازان برای اینکه بتوانند منابع زیر ساختی و نیاز های ابتدایی این واحد های مسکونی را برطرف کنند با مشکلات زیادی از جمله کسری بودجه مواجه شده اند.
در حالیکه بافت های فرسوده این گونه نیستند، در نزدیک ترین نقطه به شهر قرار دارند، دارای تمامی امکانات آب، گاز و برق می باشند و ظرفیت های خوبی جهت جذب سرمایه و رفع نیاز های جامعه دارند.
گرانی مصالح:
بازار مسکن از بازار های اقتصادی بسیار گسترده و وسیع در کشور ایران می باشد که در ابتدا به نظر می رسد تنها افراد خاصی در عرصه آن در حال فعالیت هستند، اما با بررسی دقیق تر متوجه می شوید که 100 ها صنعت مختلف به صورت مستقیم و غیر مستقیم در صنعت ساختمان سازی در حال کار هستند. بازار مصالح ساختمانی نیز از این موضوع مستثنی نمی باشد. با توجه به تورم اقتصادی شدید در کشورمان قیمت مصالح ساختمانی نیز به شدت افزایش یافته است و هر روز نیز بر قیمت آن ها افزوده می شود.
صنعت ساخت و ساز نیاز دارد از طریق فروش، به سود قابل توجهی دست یابد تا این مشکل را بتواند برطرف کند. موضوع گرانی مصالح هیچ ارتباطی به صنف مصالح فروشان ندارد و دولت باید به دلیل اقدامات سال های گذشته خود در قبال این قضیه پاسخگو باشد.
نتیجه گیری:
برای حل مشکلات مسکن انبوه سازان باید برنامه ای مستمر تدوین شود که همه جوانب آن به طور دقیق مورد بررسی قرار بگیرد و در بازه زمانی 10 ساله اوضاع ساخت و ساز تغییر کند. در غیر این صورت با توجه به بالا رفتن آمار ازدواج و تولد کودکان هیچ امیدی نمی توان از بازار مسکن داشت و نیاز های مردم را در دهه های بعدی پاسخگو بود. مسکن برای مردم امری ضروری تلقی می شود که نمی توان نسبت به آن بی اعتنا بود و دولت باید به تمامی احتیاجات سرمایه گذاران و قوانین لازم برای اجرای آن توجه نماید.